ایران قلبی شده بود که هر لحظه در انتظار این واقعه سرنوشتساز میتپید. خیابانها با دسته گلهای مردم تزئین شده بود.
زمین از شور این دیدار در پوست خود نمیگنجید. آسمان آنقدر پاک نفس میکشید که گویی آزادترین لحظه را به خود میبیند. زمان، دوران ستم را به عقب و عقبتر میراند تا به آخرین دقایق خود برساند. عقربهها هم انگار طاقت حتی یک دقیقه را نداشتند. همه چیز و همه کس میخواست زودتر خود را به لحظه موعود برساند. به آن لحظات باشکوه، به آن لحظات به یاد ماندنی، لحظه دیدار یک پیر با مریدانش، لحظه پیوستن دریا به اقیانوس، لحظه رهایی پرندگان، لحظه شکستن زنجیرها، لحظه به پایان رسیدن سالهای دوری و غربت.
پيروزي انقلاب اسلامي در ايران تنها يك حادثه داخلي براي تغيير يك رژيم سياسي نبود. پيروزي انقلاب به معناي صدور پيام و ارزشهاي آن و به حركت درآمدن موجي از خيزشهاي رهايي بخش در كشورهاي اسلامي و جهان سوم بود.
با وجود همه ناباوريها و تمامي تلاشهايي كه در سطح بينالمللي براي حفظ رژيم شاه و جلوگيري از موفقيت امامخميني بعمل آمد، انقلاب اسلامي در مرحله نخست مبارزات خويش پيروز شد و از اين جهت پيروزي آن بيشتر به يك معجزه شبيه بود تا تحولي عادي. به جز امامخميني و تودههاي بيشماري كه خارج از تحليلهاي معمول، به گفتهها و وعدههاي امام باور قلبي داشتند، عموم تحليلگران سياسي و همه كساني كه در رخدادها و حوادث ايران دخيل بودند وقوع چنين پيروزي را حتي تا روزهاي واپسين عمر رژيم شاه ناممكن ميدانستند.
نهضتي كه امامخميني پرچمدار و پايهگذار آن بود، توانست غبار از چهره اسلام زدوده و سيماي حقيقي آن را پس از 14 قرن به جهان تشنه عدالت بنماياند. به همين دليل است كه انقلاب اسلامي ايران در جهان اسلام به عنوان «انقلاب امامخميني» شناخته شده است.
نهضتي كه در 22 بهمن 1357 به پيروزي رسيد، امروزه براي بسياري از ملل جهان چراغ راه زندگي است. از اين رو «22 بهمن» تنها نبايد به عنوان روز پاياني يك رژيم سياسي و آغازي بر حيات رژيم ديگر تلقي شود بلكه بايد از آن به عنوان سرفصلي برجسته در تاريخ سياسي ايران و نقطهاي عطف در روند مبارزات ملت ايران ياد كرد.